آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
دانشجویان پرستار الهی تب کنم پرستارم تو باشی رفته بودم تا خریداری کنم قدری پُلو تا پزد بانو برایم قیمهای را با چلو صاحب دکان که غم در چهرۀ من دیده بود گفته گوشَت را بیاور ای برادرجان جلو: رمز قیمت رفته لو، رمز قیمت رفته لو
قصه ارزان خریدن هم دگر افسانه شد نان گندم غصه مردان این کاشانه شد این هم از عیدیِ بعضیها برای سال نو دلخوشم واریز نقدی، اندکی یارانه شد رمز آن هم رفته لو، رمز آن هم رفته لو
و ادامه ......
ادامه مطلب ... ![]() ![]() |